زندگی کوچک من

پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ

جز از کل- قسمت اول

برگزیده های دوست داشتنی حرفهای مارتین:


درست لب صخره ایستادم،فکر کردم اگر کارولین نئشه ام رو ببیند جیغ زنان خواهد گفت من این لاشه له و لورده را دوست داشتم. ارتفاع ترسناک را نگاه کردم و دلم ریخت، و تمام مفاصلم قفل شد و این فکر وحشتناک به سرم زد:" شاید تو زندگی رو به تنهایی تجربه میکنی، میتوانی هرچقدر دوست داری به یک آدم دیگر نزدیک شوی ولی همیشه بخشی از خودت و وجودت هست که غیرقابل ارتباط است.تنها می میری،تجربه مختص خودت است، شاید چند تا تماشاگر داشته باشی که دوستت داشته باشند،ولی انزوایت از تولد تا مرگ رسوخ ناپذیر است. اگر مرگ همان تنهایی باشد منتها برای ابد چه؟! تنهایی بی رحم،ابدی و بی امکان ارتباط... ما نمیدانیم مرگ چیست، شاید همین باشد!

 

هری وست گفت: پس نکردی هان؟ فکر میکنی حتما باید به زمین گرم بخوری تا جون خودت رو بگیری؟ خب بگذار یه چیزی بهت بگم، که بیخود وقتت رو تلف نکنی. یاس قعر نداره، تو هیچوقت به انتهاش نمی رسی، و برای همینه که من میدونم تو هیچوقت همچین کاری نمیکنی، تو این کاره نیستی. ببین، کسایی که برای زندگی و خانواده و از این جور چیزها ارزش قائلن اولین آدمایی هستن که همچین اشتباهی رو میکنن، اما اونایی که خیلی به عشق ها و دارایی هاشون ارزش نمیدن، اونایی که به بی هدف بودن این چیزا واقفند، همونایی هستن که نمیتونن این کار رو بکنن. میدونی طنز ماجرا کجاست؟ خب همین الان یکیش رو شنیدی، اگه به جاودانگی باور داشته باشی میتونی خودت رو خلاص کنی، ولی اگه با خودت بگی زندگی یه چشمک کوتاهه بین دو خلا بیکران که انسان ناعادلانه بهش محکوم شده جراتش رو پیدا نمی کنی ...

  

فکر کردم ستارگان نقطه هستند،بعد فکر کردم هر انسان هم یک نقطه است. البته بعد متاسفانه فکر کردم اکثر ما توانایی روشن کردن حتی یک اتاق را هم نداریم. ما کوچک تر از آنیم که نقطه باشیم.

 

با صدای بلند از مادرم به خاطر آشنا کردنم با شکوه گل تشکر کردم. خیلی کم پیش می آید کسی به آدم پیشنهادی عملی و به درد بخور بدهد. معمولا میگویند نگران نباش، یا همه چی درست میشه. که نه تنها غیر کاربردی بلکه به شکل وحشتناکی زجرآور هستند. جوری که باید صبر کنی تا کسی که به تو این حرف را زده بیماری لاعلاجی بگیرد تا بتوانی با لذت تمام جمله خودش را به خودش تحویل بدهی...

 

 خیانت کلاه های رنگارنگی سرش میگذارد، لازم نیست مثل پروتوس از آن نمایش درست کنی، لازم نیست چیزی مرئی باقی بگذاری که از انتهای ستون فقرات بهترین دوستت زده باشه بیرون، بعدش هم میتوانی ساعت ها همانجا بایستی و گوش تیز کنی، ولی صدای غارغار کلاغ هم نخواهی شنید. نه، خائنانه ترین خیانت ها آنهایی هستند که وقتی یک جلیقه نجات در کمدت آویزان است به خودت دروغ میگویی که احتمالا اندازه کسی که دارد غرق میشود نیست. اینجوری است که نزول میکنیم و همینطور به قعر میرویم. تقصیر همه مشکلات دنیا را می اندازیم گردن استعمار و کاپیتالیسم و شرکتهای چند ملیتی و سفیدپوست احمق و آمریکا. ولی لازم نیست برای تقصیر اسم خاص درست کرد،نفع شخصی، ریشه سقوط ما همین است و در اتاق هیات مدیره و اتاق جنگ هم شروع نمیشود،در خانه آغاز میشود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۰۷
Maryam Saadat

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی