زندگی کوچک من

سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ب.ظ

Les Miserables-بینوایان محبوب من (1)

ویکتور هوگو رو خیلی دیر شناختم، اون قدر دیر که برای سالهایی که این کتاب رو زودتر نخوندم حسرت خوردم و از نگاهم به دنیا و آدمها خجالت کشیدم.

ژان والژان و کوزت شبیه فیلم ها و کارتون های بچگی هام نبودند. آدمهای شگفت انگیزی بودند که زندگی رو به معنای واقعی و تحسین برانگیزش زندگی کردند و این به معنی آدم خوشبخت و تحصیل کرده و ثروتمند و عاقل نبودش، پررنگ ترین برداشت من از این کتاب معنی وجدان بود. چیزی که در آخر داستان تمام آدمها رو تسلیم میکنه و خیانتکار ها رو به حال پلید و نحس خودشون میذاره...

 تمام روزها رو توی این کتاب با صدای جادویی خواننده ای که اسمش و نمیدونم با اون ها زندگی کردم و خندیدم و اشک ریختم ... و باز هم به انسان بودن و حقیقت زندگی آدمی حسرت بردم و گریه کردم.

واسه یادگاری از خاطره کتاب بی نظیری که خوندم، واسه نگهداری از بعضی جمله های ناب و فراموش نشدنی این کتاب قسمت هایی از اون رو نوشتم تا حس نرم و لطیف ویکتور عزیز را دوباره مرور کنم.




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۷
Maryam Saadat

بینوایان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی